من و تو سه نقطه

گاهی گرگ می شوم ، برای چشم های میشی تو .

من و تو سه نقطه

گاهی گرگ می شوم ، برای چشم های میشی تو .

هوووووف

اولین ها همیشه طعمشان می ماند لای دندان . مثل همان سیگاری که لای دست های لرزانم می رقصید . استرس داشتم . اما آنقدر پریشان بودم که به هیچ چیز فکر نکنم و دودش را تا ته بکشم داخل . آنقدر که چشم هایم سرخ شود از تلخی دود و سرفه ام بگیرد برای تجربه ی این تلخی . 
روی پشت بام ، پایم را تکیه کرده ام به دیواره ی پشت سرم و سیگاری لای دست هایم دور می دهم . آن را کنج لبم می گذارم و به آسمان خیره می شوم . به ماه . مثل گرگی که رو به ماه زوزه می کشد ، درد هایم را « ها » می کنم .
دلم می خواهد یکی بپرسد « خودت چطوری؟» و چنان « هووووفی » سر بدهم که کلماتش لای آن گم بشوند .


پی نوشت: خطر فرو ریختن . مراقب باشید بازدید کننده های گرامی  . ( پ.ن مخاطب خاص داره )

نظرات 20 + ارسال نظر
r.C یکشنبه 22 مرداد 1391 ساعت 02:23 http://cofeblog-cigar.blogfa.com/

اولین سیگار وینستون لایت بابا
یواشکی
توی حیات خلوت
ساعت ۳ ظهر
و هی سرفه کنم / سرف کنم /سرفه کنم

من پشت بام را ترجیح دادم . لای پرده های شب

r.C یکشنبه 22 مرداد 1391 ساعت 03:39 http://cofeblog-cigar.blogfa.com/post-35.aspx

شاهین گوش دادنو زار زدن رو
به همه چی ترجیح
میدم الان
حتی سیگار دود کردن.

caHa یکشنبه 22 مرداد 1391 ساعت 10:39 http://write-4you.blogfa.com

زیر آسمان ... با سیگاری میان لب ها ...
هوووف ... پسر!
دلم یک اولین تازه می خواهد ...

آره . دل من هم همیشه دنبال این تازه هاست /

حنا یکشنبه 22 مرداد 1391 ساعت 11:21 http://hana69.blogfa.com

سلام..بیشتراز همه اون گاهی گرگ میشوم بالای صفحه جلب کرد منو...دوست داشتی بم سربزن...

سر زدم. وب شما هم قشنگه. اون تیتر بالا هم یه جورایی تقریبا اقتباسی هست. کامل از خودم نیست

سهراب یکشنبه 22 مرداد 1391 ساعت 21:36 http://sohrabkoshi.blogsky.com

سلام
بی اغراق پست دلنشینی است، خواننده را در فضایی که به درستی و ظرافت تصویر شده ، همراه می کند و تحت تاثیر قرار می دهد ، آفرین دوست نازنینم ، آفرین ، خیلی خوب بود ...

ممنون دوست عزیز. هرچه باشد به پای قلم زیبای شما نمی رسد .
در اصل این پست را بعد از نظری که برای شما گذاشتم به ذهنم رسید.
مستدام باشید

Chap dast دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 04:15 http://chapdastam.blogsky.com/

پست خوبی بود ولی گیر کردم روی اون خطر فرو ریختن... غم ِ چشمهام که رقیق تر شد میام کامنت درس حسابی میذارم...

من که تو پرانتز گفتم پی نوشت مخاطب خاص داره. که گیر نکنی. معلومه خیلی خواب آلود بودی

بانو دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 12:14

با احتیاط حرکت کنید !
مسیر شلیک توپ!

بعله . توپ نقدت هم به تن ما خورد . خوشحالمون کردین بی نهایت

آذرنوش دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 16:26 http://azar-noosh.blogsky.com

فطرس...چقد نوشته هاتو دوست دارم رفیق...

ممنون

r.C دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 17:19 http://cofeblog-cigar.blogfa.com/post-35.aspx

اسمایلی های بلاگ اسکای مثل سکته ای ها می مونَن .
آخ " " چیه ؟؟؟؟!!!
اینو " " و این " " ..
همشون منو یاد ِ روزای بد میندازن . همشون !!!!

راستش من خیلی دوستشون دارم . همین که میگی عین سکته ای ها می مونن خوبه . یه جورایی انگار ناقص الخلقه هستن . عین خودم .

سنبل دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 18:38

سلام
حالا تجربه خوبی بود یا بد؟
برخی تجربه ها به تکرارش نمی ارزد...امید که ...:)

تجربه ی بدی نبود . ولی به تکرارش نمی ارزه .

طـ ـودی دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 22:36 http://b-namoneshon.blogsky.com

موقع خوندن پست چایی میخورد و تا رسیدم به ها کردن دردها چایی توی دهنم رو قورت دادم. . .
من همیشه دردها رو به جای ها کردن قورت میدم، فقط این اتفاق یکهو و ناخواسته خیلی جالب بود برام
اون پی نوشتت حتی با وجود اون توی پراتنز باز هم آدمو درگیر میکنه بدجور!!

عجب . زیادی درد نخور . ضرر داره .
چی بگم والله واسه پی نوشت

پشت کوچه ی علی چپ سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 09:26 http://alichap.blogfa.com/

ممنونم بابت لطف شما

خواهش میکنم

r.C سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 18:59 http://cofeblog-cigar.blogfa.com/post-35.aspx

r.C چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 15:29 http://cofeblog-cigar.blogfa.com/post-35.aspx

رفیق اگر با اسم من کامنت رکیکی دریافت کردی از من نیست ! حتما بعدش باهام چک کن ..
ممنون
رفیقتون : الهه .

اوکی رفیق . حتما

chapdast دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت 15:22

خوابالو نبودم، دیروزش (شنبه) فرو ریختن خونه ها رو دیده بودم !!!!!!
شوما کجا موندی ؟!

montazer شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 17:30 http://montazer65.blogsky.com

سلام.وب خیلی جالبی داری.بهت تبریک میگم.نوشته هاتم قشنگه

سلام . ممنون

آدینه جمعه 24 شهریور 1391 ساعت 21:03

خیلی عالی بود مخصوصا جمله آخرش
پست هات رو که می بینم خیلی خوشحال میشم

ممنون پسر . منم خیلی خوشحال میشم وقتی می بینم می خونی پست ها رو .

[ بدون نام ] یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 00:42

ghashang bod vali b nazare man avalin tajrobe to harchizi dalil bar shirin bono khob bodanesh nist che basa k hamin avalin tajrobeha bode k adamo b nabudi keshide vali merc ghashang bod b adam hese ghashangi mide

kati یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 00:44

ghashang bod vali b nazare man avalin tajrobe to harchizi dalil bar shirin bono khob bodanesh nist che basa k hamin avalin tajrobeha bode k adamo b nabudi keshide vali merc ghashang bod b adam hese ghashangi mide

منم که نگفتم خوب و شیرین بود . گفتم خاطره اش همیشه تو ذهن می مونه .
آره درست میگی . اما گاهی آدم انقدر به یکنواختی میرسه که به تجربه های جدید ، حتی نامناسب نیازمند میشه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد