من و تو سه نقطه

گاهی گرگ می شوم ، برای چشم های میشی تو .

من و تو سه نقطه

گاهی گرگ می شوم ، برای چشم های میشی تو .

فالگیر

وقتی با پوست لب هایم بازی می کنم ، یا با دستم پوست لب هایم  را که پارسیده شده اند ، می کنم، حسی از درد و لذت  وجودم را فرا می گیرد .
خیلی وقت است مادرم به دست ها و لب هایم کرم نزده است . پدرم هم دیگر مسخره ام نمی کند ، دیگر نمی گوید ، « خدا شما رو فقط خلق کرده  واسه خوردن و خوابیدن و ....».  وقتی شب ساعت یک از سر کار به منزل بر می گردم . اگر چه خودش را به خواب می زند . ولی مطمئنم دراد نفس های خسته ام را می شمارد .
دوستانم ، مرا از اد لیست تفریحشان پاک کرده اند . از بس که تماس هایشان را بی جواب گذاشته ام و دست تفریحشان را پس زده ام .
عمویم دیگر مرا دختر صدا نمی زند برای پوست سفیدم . چون خیلی وقت است رنگ باخته است و دایی ام دیگر جرات نمی کند من را بزند. چون روزگار با بازوهایم ساخته است .
سیگاری می گیرانم و گوشه ی لبم دود می کنم . نمی دانم چرا حوصله ی پک زدن هم ندارم . فالگیری دست هایم را می گیرد و التماس می کند که بگذارم تا آینده ام را ، خط های کف دستم را بخواند . ولی من دوست دارم چروک های پیشانی ام را  ببیند و راهش را بکشد و برود و از آینده ام دم نزند . فالگیر التماس می کند و من دلم ریش می شود و مثل وقتی که آفتاب گرم ، پوستم را می چلاند . فالم را می گیرد و از عشق می گوید ، همان آرزو های کودکی من و هر کودک دیگری را برایم زنده می کند و من پکی عمیق به سیگارم می زنم و چشم هایم را می بندم و چند لحظه ای زندگی می کنم .

نظرات 11 + ارسال نظر
هاله شنبه 31 تیر 1391 ساعت 20:34 http://assman.blogsky.com

شاید تو قیامت لب ها از همه شاکی تر باشن به خاطر پوست هایی که ازشون کندیم و لذت هم بردیم !
خوبی فالگیر ها همینه ..اونا از خوبی ها میگن که پول بگیرن ولی این قشنگی هایی معمولا الکی ای که میگن می چسبه به آدم .

قیامت ما خودمون شاکی هستیم . البته نه از خدا . از خیلی ها .

سنبل یکشنبه 1 مرداد 1391 ساعت 10:45 http://hamayeman.blogfa.com

سلام
نوشته هاتون رو خوندم ،قشنگ مینویسد...
به واقعیت زندگی خودتون نزدیکه؟
برقرار باشید

ممنون دوست عزیز. به واقعیت زندگی خودم که نزدیک هست . ولی زیاد دست کاریشون میکنم و الزاما واقعیت نیستند .
سلامت باشید

آذرنوش یکشنبه 1 مرداد 1391 ساعت 20:23 http://azar-noosh.blogsky.com

سلام...
شاغل شدنم آرزوست...
راستی شما اقا هستید یا خانوم؟جایی از نوشته هاتون زنونه و جایی مردونه هست...

منتظر تست آیکیو هستم...

بعله؟ خانوم؟ از کجای نوشته های من این حدث رو زدین ؟
تست IQ هم به چشم

آذرنوش دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 18:39 http://azar-noosh.blogsky.com

پرچانه شنبه 7 مرداد 1391 ساعت 09:34 http://forold.blogsky.com/

ووویی راست میگی ها منم همیشه پوست لبم رو میکنم
در ضمن عجب نگارشی

یعنی خوبه؟یا بده؟

مهران بقایی یکشنبه 8 مرداد 1391 ساعت 07:41 http://alefba.net

میثم یکشنبه 8 مرداد 1391 ساعت 11:48 http://oghianus.com

سلام
اوضاع بر وفق مراد باد...

ممنون .

بانو یکشنبه 8 مرداد 1391 ساعت 14:48

عجب پک محکمی زده.اما واقعی نیست وکار فوتوشاپ که چه عرض کنم فوتو شتابه! اگه به آتیش سیگارش دقت کنی متوجه میشی.
مرسی

شاید . ولی خیلی هم غیر طبیعی نیس.

محیا دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 16:10 http://darjaryan.blogfa.com

چند بار امدم اینجا و انقدر این تصویر پایین و پک محکم اش به سیگار منو گرفت که حواسم از نوشته هات پرت شد!
ولی جمله هات رو
جمله بندی هات رو دوست دارم!

یه دقعه هوس نکنی بکشی
مرسی . ممنون

Chap dast پنج‌شنبه 12 مرداد 1391 ساعت 10:43 http://chapdastam.blogsky.com/

ببین دفعه ی چندمه میام اینجا کامنت بذارم ولی حرفا میرن اون پشت قایم میشن... حتا سرشونم قایمکی نمیارن ی ذره بیرون بلکم دستشونو بگیرم بیارم اینجا بشونمش جلو چشات!!!
ولی خوشحالم ک پستم باعث شده این پست رو بنویسی!!!
آفرین پسر!

نمی دونم چرا این پست این طوره . هر کسی میاد بحرفه یا حرفاش یادش میره یا محو عکسه میشه و ....عجب
بعله . این پست الهام گرفته از پست شماست .
ممنون

آدینه یکشنبه 15 مرداد 1391 ساعت 21:49 http://hozour.parsiblog.com

نمیدونم چرا فهمیدن خیلی از متنهات برام سخت شده!
نمیدونم این اشکالیه برای من یا برا تو؟ شایدم هردومون!

شاید اشکال از من باشه .
ولی اینو هم میدونم که خیلی کتاب هستند که باید بخونی . خیلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد