جهش
ببین مادر. ببین عزیز من . قصه ی من و تو شبیه پریود های جدول مندلیف است . اجازه بده . چشم توضیح می دهم .
در پریود های جدول مندلیف ، از ابتدا به انتها ، انرژی نخستین یونش افزایش می یابد . سیری شبیه یک معادله ی y=x در صفحه ی xy . هنگامه ی این سیر صعودی به گروه ها ی سه و شیش اصلی جدول که می رسیم ، به چالش بر می خوریم . یک چیز شبیه چاله . آن وسط ها چشم را می زند .
آن نمودار صعودی به اندازه ی یک مکث نزول می کند و دوباره صعود . شبیه یک دره . یک تپ . یک پالس موجی شکل . متوجه منظورم که هستی ؟
نمی دانم . به خدا نمی دانم چگونه توضیح بدهم . از این ساده تر ؟ باز می گویی زیر دیپلم حرف بزن؟
باشد. بگذار کمی فکر کنم . ببین مادر . شما از یک نسل هستید . ما از نسل دیگر . شما دهه ی چهل و ما دهه ی هفتاد . شما نسل خود را ، نسل انقلاب نام نهادید . ما را نسل سوخته .
من هم از حرف های تو سر در نمی آورم . از موشک های دوازده متری در کوچه های شش متری . این معادلات با لاپلاس هم حل نمی شوند . چه کسی گفته من باید درک کنم ، وقتی که تیتر روزنامه ی کیهان با بزرگترین فونت ممکن «شاه رفت » شد ، شما چه شور و شعفی داشتید ؟یا این که وقتی خرمشهر آزاد شده ، کم مانده بود بال در بیاورید . من از گرینویچ حرف می زنم تو از خرمشهر.؟ من از موزه ی لور می گویم تو از موزه ی عبرت؟
دست بردار مادر من . آن روزها گذشته است . زمانه ی IT و تکنولوژی است. عصر ارتباطات و کاوش . کاوش در ذرات زیر اتمی و فضا . نه در رمل های ....
23/3/91
پی نوشت : شهدا برای من خیلی قابل احترامند.
برای بار دوم خوندم اما هنوز نتونستم این تضادو هضم کنم
من متوجه نشدم یعنی این نوشته ی شماست ؟پس چرا تاریخ داره ونوشتید دیدگاه شما با این نوشته توفیر داره؟