دوستی مثه الاکلنگ می مونه . اگه خودت رو بندازی سر رفیقت ، بازی رو بهم می زنی . تموم مزش اینه که هردوتاتون رو هوا معلق بمونید . کل کیفش به اینه .
26/6/9
پی نوشت : امشب دلم هولون* کرده بود . واس همین کلی چیز نوشتم . یکهو شد دیگه .تازه یکی اومده خونمون که تعادل دلم رو بهم زده . تو رفاقتش مثل اونی شد که تموم وزنش رو انداخت رو من . تعادل بازیمون رو بهم زد . حالا اون بالا نشسته داره چایی می خوره . هرچند من خیلی دلم براش تنگ شده . خیلی دوست دارم دوباره با هم بازی کنیم . ولی الان اینجا نشستم و پای پی سی چای می خورم . دلم هولون کرده دوستان /
*هولون : واژه ای است به زبان محلی . وقتی که آدم دلش سنگینی می کند و گویی سنگی روی سینه اش گذاشته اند و سنگین نفس می کشد از این واژه استفاده می شود و گفته می شود که دلم هولون کرده است ./
امیدوارم که هیچ وقت دلتان هولون نکند.
سلام
ما میگیم دلم ” اُمّـا “ یا شاید ”عُمّـا“ کرده(نگارشش رو نمیدونم:)
هر جوری که بگی . همه می تونن حسش کنن . چون دلها همه یه شکل کم میارن و یه جور یه جوری میشن .
این به چه زبونیه؟!
چه واژه های جالبی دارید!
این به یه زبونیه که تو خصوصی بهت میگم .
چقدر داشتن اینجور دوستایی سخته
هووووم . سخته . من خیلی دوسش دارم هنوز
هولون شده دل منم فک کنم !